چندی قبل آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور در سخنانی گفت: «براساس نظر سنجی که توسط سازمانهای معتبر کشور درخصوص جمع بندی هسته ای انجام شده است، 80 تا 88 درصد مردم از دستیابی به این نتیجه ابراز خوشحالی کرده و تنها 4 درصد با آن مخالفت کردند. این مخالفان باید تنها درحد همان 4 درصد حرف بزنند و نباید با لحن طلبکارانه صحبت کنند.»!
آنچه در کلام آقای معاون اول عجیب مینمود منبع این نظرسنجی است که منظور ایشان از سازمانهای معتبر کدام سازمانهاست و اگر چنین آماری وجود دارد چرا تا کنون آن سازمانها آن را منتشر نکردهاند؟همین امر سبب شد آقای احمد توکلی نسبت به این سخنان عجیب واکنش نشان دهد و خواستار معلوم شدن منبع این نظرسنجی شود!
اما برای کشف منشأ آمار آقای جهانگیری کافی است نظر دولت و حامیان دولت نسبت به مردم را بازبینی کنیم تا معلوم شود آقای جهانگیری معاون اول دولت راستگویان این آمار را چطور محاسبه کرده است. محمود سریع القلم از حامیان و مشاوران اصلی دولت در پاییز 92 در سخنانی به نقد پوپولیسم پرداخت و در بخشی از سخنان خود گفت لبوفروش و راننده تاکسی نباید درباره انرژی هستهای اظهارنظر کنند!
روزنامه آفتاب یزد بهتازگی با توهین به یک بازیگر طنز که در یک اظهارنظر سیاسی کرده بود او را دلقک نامید و نظرات او و بقالها و سلمانیها را مهم ندانست!
در همین روزهای اخیر نیز آقای هاشمی رفسنجانی در یک تقسیمبندی تازه کسانی که اول انقلاب در کوچههای روستا قدم می زندند و امروز انقلابی شدند را مذمت کرده است! ایشان پیش از این نیز از تعبیر جدیدالاسلامها برای برخی افراد استفاده کرده بود شبیه همین تعبیر را نیز آقای روحانی ریاست محترم جمهور با عنوان تازه به دوران رسیده در مورد منتقدان به کار برده بود.
از این گونه تعابیر تحقیرآمیز علیه منتقدین و مخالفان و حتی مردم در دولت جدید زیاد دیده و شنیده شده است. با توجه به آنچه گذشت اگر روستاییها، لبوفروشها، بقالها، سلمانیها، رانندگان تاکسی و اصولاً همه افراد از این دست مشاغل، هنرپیشههای طنز، طرفداران سعید جلیلی و قالیباف و احمدینژاد، بسیاری از جوانان مؤمن و انقلابی جدید الاسلام و تازه به دوران رسیده را کنار بگذاریم که اصولاً رأی و نظرشان مهم نیست. در جمع باقیمانده فقط چهار درصد با توافق هستهای مخالف هستند!!
این نگاه متکبرانه نسبت به مردم و بهحساب نیاوردن آنها در میان این گروه مسبوق به سابقه است. در ایام فتنه 88 بهخوبی چنین روحیهای قابل ملاحظه بود که طرف شکست خورده که اتفاقاً همین افراد بودند با وجود آنکه انتخابات را با اختلاف زیاد باخته بودند اما شعار میدادند ما بی شماریم!! دران زمان نیز بحث رأی کمی و رأی کیفی مطرح شد تا به این گونه بیان کنند که رأی برخی از افراد بیشتر از بعضیها ارزش دارد به همین جهت است که از سخنگوی دولت شنیده میشود علیرغم نتیجه پذیرش انتخابات سال 88 دل او و همفکرانش با منتخب مردم صاف نشد! و هاشمی رفسنجانی که حاضر به تبریک به منتخب مردم در سال 88 نبود انتخابات 92 را دموکراترین انتخابات دانست!
با این اوصاف سؤال اینجاست این افراد امروز چگونه از دموکراسی و رأی مردم دم میزنند و خواستار صیانت از آرای مردم هستند؟؟ مگر میشود به مردم توهین کرد و با نگاه متکبرانه و از موضع بالا با آنها سخن گفت اما در مواقع انتخابات از رأی انها دفاع کرد اما پس از انتخابات اگر نتایج مطابق خواست این آقایان نباشد باید رای مردم را وتو کرد!
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]